اما هنوز به شکل بی خودی مقایسه می کردم انگار هنوز دنیا و عظمتش یا شاید هم هیچیش رو درک نکردم نمی دونم. باری بر دوش است که باید ببرم. به کجا نمی دونم. می خواستم راحت تر باشم. می خواستم اگر حرفی می زنم از روی دلم باشه. می خواستم با دل حرف بزنم. یا حرفی نزنم و یا با دلم حرفی بزنم. می خواستم حسم حقیقی باشه. اسیر جزییات و دیگران نباشه باور کنم چطوری. نمی دونم. کاش کاش . کاش.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت